عاشورایی نوشت:
این سوی صدای گریه ی راحیل است
آن سوی صدای پرجبراییل است
ای تیر نبر حلق علی اصغر را
تو فکر کن این گلوی اسماعیل است...
"جلیل صفربیگی"
(قسمتی از چهارپاره سیدعلی رضایی)
شاید این شعر پر از درد عوض می شد چون
ماجرا سمت (اگر باز نیاید) می رفت
من که هرطور بگویم تو به نی خواهی شد
زیر لب گفت که: عباس نباید می رفت
مشک میگفت: علمدار! خیالت راحت
قول! تا آخر این راه دهانم بسته ست
-فقط این چند قدم را تو مدارا کن مشک
آخر این آب عزیز است، به جانم بسته ست
.
.
.
بعد از آن مرد نیفتاد، زمین خود برخاست
پدر انگار که حس کرد نبودش را بعد
آب غلتید و از شرم فرو رفت به خاک
خیمه ی کیست که اینگونه عمودش را...؟
بعد...
از سر تپه چه شد تا که به گودال رسید؟
بین این فاصله صد بار زمین گیر شده
بین این فاصله انگار که یک عمر گذشت
همه دیدند که زینب چقدر پیر شده...
آفتی دست شقایق را کشت
موج غم دامن قایق را کشت
یک دروغ از دهن شیطان ها
آمد و مرد حقایق را کشت...
(فریده فروتنی)
رنگ از رخ واژه واژه ی شعر پرید
با چشم خودش، شاعر حیرتزده دید:
هر دفعه میان جمله ها،جای "حسین"
خون از دهن قرمز خودکار چکید
"مریم آزادگان مهر"
تاریخ به خون نشسته ی فریادی
آتش شدی و به جان رود افتادی
در نزد همه قافیه را باخت فرات
وقتی که به آب، آب پس می دادی...
"سمانه مصدق"
آن گوشه به هم شادی و کف آمیزد
این گوشه غم از صورتشان می ریزد
با چشم به هم زدن ورق خواهد گشت
کافیست که عباس فقط برخیزد...
"سیدعلی رضایی"
وبلاگ های به روز شده:
سومین دوره مشاعره در دوازدهمین روز از آبان 92 در آمفی تئاتر پردیس برگزار شد.
برگی دیگر در دفتر خاطراتمان افزودیم...
در آغاز برنامه صوت قرآن طنین انداز سکوت پردیس بود.
داوران به جایگاه دعوت شدند
روز قبل از مسابقه در جلسه ای تو جیهی تمامی شرکت کنندگان حضور داشتند و نحوه ی
مسابقه و ملاک های داوران محترم سرکار خانم دکتر هاشمی و سر کار خانم مصدق
توضیح داده شد.
مرحله ی اول را با 3 گروه 4 نفره آغاز کردیم؛
مشاعره به صورت معمول در 10 دقیقه اول وبعد از آن به صورت سرعتی دنبال شد.
از 12 نفر 6 نفر به مرحله بعد راه یافتند.
در مرحله ی دوم و سوم، مشاعره به صورت مشروط برگزار گردید به این صورت که در
مرحله ی دوم ابیاتی را درون گوی قرار دادیم و کلمه ای را مشخص کرده بودیم تا با آن کلمه
شعری دیگر خوانده شود و درمرحله ی سوم داخل گوی نیم مصرع ها یی را قرار دادیم
تا شرکت کنندگان نیم مصرع دیگر را حدس بزنند.
پس از مراحل مشروط به تماشای تئاتری متفاوت نشستیم
تئاتر مشاعره فضای خاصی را به آمفی تئاتر پردیس آورد...
پس از احتساب امتیازها 3 نفر از 6 نفر به مرحله آخر رسیدند...
مرحله آخر، مشاعره شتاب بود و 3 خطا باعث حذف دوستان شرکت کننده می شد
در پایان از نفرات برتر مسابقه:
1)حدیثه باقری
2)نادیا قربانی کیا
3)رکسانا عباسی
و هیئت محترم داوران از طرف کانون شعر و ادب تقدیر شد.
مشاعره هم گذشت...
ممنون که هستین:)
یکشنبه 12 آبان/17/30 الی 20
مجتمع کانونها/آمفی تئاتر پردیس
منتظریم:)
-----------------------------------------
وبلاگ های به روز شده:
می شد بگویم نه ولی آخر، چیزی عوض می شد مگر با نه؟
سیلی زدم بر صورتم صد بار، شاید خیالی باشد اما نه!
در چشمه چون تصویر ماه افتاد، جوشید، طغیان کرد و راه
افتاد
مرداب ها آغوش وا کردند، جایی بجز آغوش دریا؟ نه!
افسوس دریا را نفهمیدیم، روز مبادا را نفهمیدیم
دیدی که بعد از رفتن او شد، هر روزمان روز مبادا! نه !؟
نامردمی ها مرد را آزرد، تا در فضای سرد شب پژمرد
او بغض قیصر بودنش را خورد، او نان قیصر بودنش را نه!
او در میان دوستان تنها، افسوس وقتی گفتن از دریا
افتاده دست گوش ماهی ها، باید خروشد اینچنین یا نه؟
شاید زمان ما را عوض کرد ه است، این مرد اما همچنان مرد
است
این مرد نام دیگرش درد است، چیزی که در او بود و در ما نه!
دلخسته از زندان در زندان، از جنگ با این درد بی درمان
مرگ آمد و این مرد بی پایان، چیزی نگفت اینبار حتی نه
صبح سه شنبه هشتم آبان، آغوش باز سید و سلمان
آغاز قیصر بود یا پایان؟ پایان قیصر بود… اما نه!
"محمد حسین نعمتی"
دوستان کانونی
به بهانه 8 آبان و بزرگداشت قیصر امین پور در جلسه شعر این هفته میزبان اشعار او هستیم...
سه شنبه12 تا 2/اتاق شورا
و قاف حرف آخر عشق است
آنجا که نام کوچک من آغاز می شود...
------------------------------------------------
وبلاگ های به روز شده:
فرش شعر است و کلافش از عروض...
زمان ثبت نام: ا الی 7 آبان
مکان ثبت نام: دانشگاه فردوسی، مجتمع کانونها،اتاق6 از ساعت 12 الی 14
ثبت نام الکترونیکی:
kanoon.adab@yahoo.com
kanoon-adab.blogfa.com
کانون شعر و ادب دانشگاه فردوسی: